یک حس خوب تجاری برای تجارت، یک میزان صحنه تئاتر و یک تخیل مفرط او را به شهرت رساند تا به همان سرعتی که او صعود می کرد سقوط کند.

او کرست و لباس‌های ناخوشایند زن را از تنش درآورد و جرأت کرد جسورانه رفتار کند و بر خلاف آداب اخلاقی عمل کند و آثاری را خلق کرد که بخشی از پاهای کسانی که آنرا میپوشند، نشان می‌داد که در آن زمان غیرقابل تصور بود. به همین دلیل است که او امروزه به عنوان یکی از چهره های کلیدی مد قرن بیستم شناخته می شود.

فردی گاویریا ( متخصص تاریخ مد و فشن) در مورد پل پوآره نقل میکنه: 

پل پوآره، اولین طراح بزرگ و پیشگام انقلابی در سیلوئت زنانه بود که در سال ۱۹۱۰ زنان را از کرست آزاد کرد و به آنها اجازه نفس کشیدن داد. 

در پاریس یکی از طراحان لباس بود که رنگ را در شخصیت انسان وارد میکرد: پل پوآره به عنوان طراح جوان کارش را با Worth  شروع کرده بود و در سال ۱۹۰۴ یک خانه مد کوچک افتتاح کرد. او از همان ابتدا آزمایش ها و تغییرات خیره کننده را در لباس هایش آغاز کرده بود، حتی قبل از Ballet Russes رنگ لباس های زنان را متحول کرده بود و رنگ‌های کم‌رنگ و محو را با بنفش عمیق، قرمز پر جنب و جوش، نارنجی گرم و سبز روشن و آبی که همه چیز را می‌سازد، جایگزین کرد. او همچنین با اثر بسیار جذاب Les Choses de Paul Poiret که در سال 1911 توسط ژرژ لپاپ تولید شد که به مدت بیست و پنج سال روی جلدهای مجله Vogue را قرار گرفت. همچنین طرح های او در مجله The Gazette du Bon Ton اشباع شده بود و جاودانه ماند. او اولین عطر کوتور را با نام Rosine اختراع و تولید کرد.



پل پوآره (1879-1944) از جوانی شیفته لباس زنانه بود و مانکن چوبی را که خواهرانش به او داده بودند، به تناوب به مدهای پاریسی و شرقی می پوشاند. هنگامی که پوآره خانه مد لباس خود را در سال 1903 تأسیس کرد، از سادگی کلی کیمونوی ژاپنی، کیتون یونانی کلاسیک و کافتان خاورمیانه الهام گرفت تا از کرست مد اوایل دهه 1900 که بدن زنان را به دو دسته مجزا  سینه و باسن تقسیم می کرد. او تصور می‌کرد که لباس‌های زنانه را می‌توان به جای کمر، از شانه‌ها نگه داشت، او همچنین با استفاده از پالت رنگی فوویستی از سبز، قرمز و زرد، که جایگزین رنگ‌های پاستلی که لباس‌های زنانه از قرن هجدهم اتخاذ کرده بودند، ظاهر زنان را متحول کرد.

ذوق پوآره برای چیزهای عجیب و غریب در تونیک های دامن آباژور الهام گرفته از شب های عربی، که با شلوار حرمسرا و عمامه تزئین شده بود، که در مهمانی «۱۰۰۲امین شب»  پوشیده شد در سال 1911  به اوج رسید. زیبایی شرق شناسانه او جایگاه هنری بالایی به دست آورد، زیرا در تصویرسازی های آوانگارد ژرژ لپاپ و پل ایریبه ترویج داده شد، و لباس باله های روسیه سرگئی دیاگیلف را تداعی می کند که در همان دوره وارد پاریس شد.

پوآره شبح کرستی را که از دوران رنسانس بر لباس‌های زنانه غربی غالب شده بود را با یک تصور شرق‌شناسانه و جامع از بدن رد کرد. او با غلبه بر کرست سنتی و شبح‌های هذلولی که بدن زنان را محدود و محدود می‌کرد، زنی آزادتر، مستقل‌تر و پیچیده‌تر را تجسم کرد و تأکید را از خیاطی سنتی به پارچه‌کشی تغییر داد. او ترجیحاتی برای پارچه های ابریشمی و گلدوزی داشت، اگرچه لباس های چین دار و ساده را نیز با مواد پنبه ای و پشمی خلق می کرد. او همچنین در سال 1908 لباس به سبک امپراتوری را که در دوران سلطنت ناپلئون بناپارت در آغاز قرن نوزدهم در فرانسه رایج بود، احیا کرد.

پوآره رابطه خود را با زنانی که لباس‌هایش را مدل‌سازی می‌کردند، برای دو طرف سودمند می‌دانست. او زنان را به عنوان سیاراتی در حال چرخش می دانست که برای درخشیدن به خلاقیت خورشید مانند او تکیه می کردند. با این حال، او همچنین تشخیص داد که برخی از زنان، از جمله همسرش دنیس و مدل مورد علاقه‌اش، پائولت، همکاران واقعی بودند زیرا طرح‌های او را زنده کردند. این امر در سال 1912 مشهود بود، زمانی که با حضور 9 مدل در تور اروپایی موفقیت او را بسیار افزایش داد.

 

پل پوآره داستان خالقی متعهد به زمانه خود است که به شکل گیری جنبش آرت دکو کمک زیادی کرد، اما نمی دانست چگونه با تغییرات زمان سازگار شود و ویران شده و کاملاً فراموش شده مرد. چندین دهه بعد بود که چهره و وزن او در تاریخ مد شناخته شد. هنگامی که او در سال 1919 پس از خدمت در جنگ جهانی اول به پاریس بازگشت، طراح قادر به انطباق با مسیرهای جدیدی که جامعه پس از چنین رویدادی در پیش گرفت، نبود، که منجر به تعطیلی تجارت خود در سال 1929 به دلیل ورشکستگی شد.

مد تنها تلاش برای تحقق هنر در شکل زنده است. پل پوآره

گردآوری و ترجمه: برهان ترکفر